دانشگاه من

از آنجایی که این سایت، دانشگاه من است و هر روز تا جایی که ممکن است و فکر می کنم امکان دارد برای دیگران هم کاربردی و تاثیر گزار باشد، مسیر رشد و پیشرفت خودم را با دیگران به اشتراک می گذارم . در این برهه از زمان با مقاومت های زیادی که نسبت به خواندن فلسفه داشتم به لطف یکی از اساتید بزرگ، توانستم فلسفه بخوانم و بسیار شیفته شدم و آن را ریشه و اساس علوم پنداشتم هرچند که دراین مکان، امکان توضیح بیشتر و ارائه مراجع بیشترنیست، اما خالی از لطف نیست ، کمی آشنایی با فلسفه به روش گوش سپردن به خوانش یکی از رساله های افلاطون و آشنا شوید با روش سوال پرسیدن،چرا که قدرت سوال همیشه غیرقابل انکار بوده و شروع موفقیت ها و تغییر و تحولات بزرگ با سوال های خوب آغاز شده است

رسالهٔ لاخس یا شجاعت یکی از گفتگوهای سقراطیِ افلاطون  است.

لاخس که یکی از افرادِ میهمانی است، در تعریفِ شجاعت به ویژگی بارزِ فردِ شجاع اشاره می‌کند و می‌گوید:

«کسی که در برابر دشمن، مردانه می‌ایستد و نمی‌گریزد، شجاع است».

اما به دیدِ سقراط: شجاعت، تنها در میدان جنگ نمودار نمی‌گردد بلکه در خطرهای دریا، بیماری، تنگدستی، سیاست و در برابر خوشی‌ها و تقاضاهای نفسانی هم وجود دارد. سقراط مثالی نقض می‌آورد:

«کسی که پایداری نمی‌ورزد بلکه از برابر دشمن می‌گریزد و در آن حال با دشمن می‌جنگد، چیست؟ منظور، جنگ و گریز است که خود یک شیوه جنگی است. گذشته از این، شجاعت، تنها در میدان جنگ نمودار نمی‌گردد بلکه در خطرهای دریا، بیماری، تنگدستی، سیاست و در برابر خوشی‌ها و تقاضاهای نفسانی هم وجود دارد. پس تعریف تو جامع نیست و شامل همه افراد نمی‌شود.